مردان شورا
سلام ای مرد شورا ای دلاور
چو شیران خلق را هستی تو یاور
سلام ای گل به گلزار خلایق
تویی در زمرهء مردان لایق
سلام ای خادمی از جنس مردم
تویی همچون طلا هم رنگ گندم
به دستور خدا آن پاک سبحان
که شورا بینهم فرمود قرآن
چو شورا کار را آغاز کردن
گره از کار مردم باز کردن
همه در کار خود رزمنده بینی
به رفع دردها جنگنده بینی
به شهر و روستا شورا ببینم
زدلهاشان گل خدمت بچینم
دلا شورا خدا قوت عزیزم
بیا در شهد چشمت جان بریزم
به عقبی کار تو ماجور باشد
به دنیا هاله ای از نور باشد
به قول شاعر ابرو کمانی
عبادت خدمت خلق است دانی
تجلی گاه خدمت هست شورا
امید مردمان ،امروز و فردا
به میهن بازوان انقلابند
به گلهای گلستان عطر نابند
نگین روستا تاج سرما
همایون اخترانِ پاک شورا
پیمبرمشورت می کرد مولا
که خود درسی بود از بهر شورا
مبارک باشد این روز خجسته
به این شورا که در مجلس نشسته
همین مردم تورا محبوب کردند
به رای خود تورا منصوب کردند
نظامی مردمی دارد چو شورا
فروشد فخر وحدت کل دنیا
پلاکی از وفاداری به گردن
کنی خدمت ،دهی جان و سرو تن
تو زحمت میکشی از بهر کارت
خدا عزت دهد بر کار و بارت
به شورا خدادادی مدح کسی گفت
که در خدمت دری از معرفت سفت
شعر: شكراله خدادادي كلور