خداحافظ دختر مهتاب
امروز 27 دیماه تولد یکی از مسافران پروازیست که پرواز به سوی ابدیت نام گرفت . پرواز یکجا و بی هوایی که داغی بر دل نشاند که تسکین آن بسیار سخت است .
برای پگاه و خانواده اش نوشتن سخت است . در همان پرواز و در کنار پگاه نوگلانی بودند که با هزاران امید و آرزو بر صندلی هواپیما تکیه زده و به بسیاری از آمال و آرزوهایشان می اندیشیده اند.
برای پگاه و همه همسفرانش یک آن و یک لحظه بود . اصابت و عروج؛ اما برای بازماندگان دردی عظیم و رنجی طاقت فرساست.
در دفتری که برخی از وقایع مهم جهان،کشور و شهرمان را برای دل خودم ثبت می کنم و با جملاتی کوتاه بدان اشاره می کنم در روز 18 دیماه نوشتم خداحافظ دختر مهتاب، اما مانده ام برای 27 دیماه چه بنویسم ؟
کیک تولدی که برای اولین سال پگاه نیست تا ببیندش ؛آنهم کمتر از نه روز
دلهای سوزان و اشک های بغض کرده در پشت سد چشم و فریادهایی به آسمان که ایکاش.. ای کاش پگاه برای سالگرد تولدش می ماند . ای کاش آن دست هرگز به سمت دکمه پرتاب نمی رفت .. ای کاش اصلا جنگ نبود .. ای کاش و ای کاش ...